Wednesday, 8 February 2012

[--> Fun-DL <--] Hekayat & Dastan ~> Chand Dastane Kotah

 




داستـان های کوتـاه و خوانـدنی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

معنـای عـشـق واقـعی


یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند : با بخشیدن، عشقشان را معنا می کنند. برخی "دادن گل و هدیه" و "حرف های دلنشین" را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند "با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی" را راه بیان عشق می دانند. در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود !
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید... ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که "عزیزم، تو بهترین مونسم بودی. از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود."

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند و او قبل از اینکه حرکتی از همسرش سر بزند به اینکار اقدام کرد. پدر من در آن لحظه وحشتناک، با فدا کردن جانش پیشمرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

اقتـضای طبیـعت


هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند ...
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند !
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند !
مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟!
هندو گفت : عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند. طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن ...
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم ؟!
هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیشت بزنند ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

قـدرت بـخشش


در روزگاران قدیم بانوى خردمندى كه به تنهایی و پیاده سفر می كرد در عبور از كوهستان سنگ گرانقیمتی را پیدا كرد.
روز بعد به مسافرى رسید كه گرسنه بود. آن بانوى خردمند كیف خود را باز كرد و مقداری غذا به او داد ولی آن مسافر سنگ گرانقیمتى را در كیف بانوى خردمند دید و از او خواست تا آن را به او بدهد و بانوى خردمند بدون درنگ سنگ باارزش را به او داد.
مرد مسافر به سرعت از آنجا دور شد و از شانس خوب خود بسیار شادمان گشت.
او می دانست آن سنگ آنقدر ارزش دارد كه می تواند تا آخر عمر با خیال راحت زندگی بی دردسر و پرنعمتی را داشته باشد.
چند روزی گذشت ولی طمع مرد او را راحت نمی گذاشت و مرتب با خود می گفت اگر او چنین سنگ باارزشی را به این سادگی به من داد پس اگر از او می خواستم بیش از این به من می داد.
بنابراین مرد بازگشت و با سختی فراوان آن بانو را پیدا كرد و سنگ گرانقیمت را به او بازگرداند و به او گفت: من خیلی فكر كردم و می دانم كه این سنگ چقدر ارزش دارد اما من او را به تو باز می گردانم به این امید كه چیزی به من بدهی كه از این سنگ باارزشتر باشد.
بانوى خردمند گفت: از من چه می خواهی؟ مرد گفت: همان چیزی كه باعث شد به این راحتی از این همه ثروت چشم پوشی كنی!
زن پاسخ داد: قناعت. به همین دلیل است كه می گویند افراد، ثروتمند و یا فقیرند به خاطر آنچه هستند نه آنچه دارند.
ما با آنچه بدست می آوریم زندگی می كنیم و با آنچه می بخشیم یك زندگی می سازیم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ارزش واقـعی


در اوزاکای ژاپن، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت.
مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود.
صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد.
قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد.
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد.
این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود.
شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.


برگرفته از كتاب: باترا، پرومودا؛ رمز و راز زندگی بهتر

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دزدی مـال و دزدی دیـن


گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند.
و من دزد مال او هستم، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمیدادم و عقیده صاحب آن مال، خللی می یافت ؛
آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مـلا و شـراب فـروش !


سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد.
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید.
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست !
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند !
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم ؟! سخن هر دو را شنیدم :
یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند !
و سوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد …!


"پائولو کوئیلو"

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حکایـت دو گـدا


دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود...
مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.
یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده.
رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه اینجا مرکز مذهب کاتولیک هم هست.
پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش.
در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اون یکی پول میدن نه به تو.
گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین*" بازاریابی یاد بده؟!

* گلدشتین یه فامیل معروف یهودیه


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زنـدگی خـروسی


کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت.
یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد.
بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود.
مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید.
یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد.
جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست.
او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این هستی.
تا اینکه یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند.
عقاب آهی کشید و گفت: ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم.
مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد.
اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد.
اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد.
بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت.

تو همانی که می اندیشی، هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی؟ پس به دنبال رویاهایت برو و به یاوه های مرغ و خروسهای اطرافت فکر نکن.


نویسنده: گابریل گارسیا مارکز

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مـرد واقعـی و مسلمـان واقـعی


میگویند وقتی رضا شاه تصمیم گرفت بانک ملّی را تأسیس کند برای بازاری ها پیغام فرستاد که از بانک ملّی اوراق قرضه بخرند. هیچکدام از تجّار بازار حاضر به اینکار نشد. وقتی خبر به خانم فخرالدّوله، مالک بسیار ثروتمند، خواهر مظفّرالدین شاه و مادر مرحوم دکتر امینی رسید، به رضاشاه پیغام فرستاد که مگر من مرده ام که می خواهی از بازار پول قرض کنی ؟ من حاضرم در بانک ملّی سرمایه گذاری کنم...
و به این ترتیب بانک ملّی با پول خانم فخرالدّوله تأسیس شد.
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود. به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد.
روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت که متوجّه شد مغازه ای بسته است.
ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند. کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند.
شاه پرسید: پدر سوخته چرا مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم امروز روز قتل مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست در این روز عرق بفروشم.
شاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است.
آنوقت رضاشاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت: "در این مملکت یک مرد واقعی داریم آنهم خانم فخرالدّوله است و یک مسلمان واقعی داریم آنهم قاراپط ارمنی است"


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

امـان از دسـت این ایـرانی‌ها


سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.

همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا !!!

هوش ایرانی ها در تمام دنیا زبانزد خاص و عام است اما ایکاش کمی هم انصاف چاشنی این ذکاوت بود ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

آرامش سنـگ یا آرامش بـرگ ؟


مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.
استادی از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود.
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

استاد گفت: "این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!"
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: "اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

استاد لبخندی زد و گفت: "پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."
استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: "شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"
استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم و من آرامش برگ را می پسندم ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

وعـده ی پــوچ


پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.
از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد ...





قدرتمندترین نرم افزار آموزش زبان انگلیسی در دنیا !

 Tell Me More Premium Performance v9.0


10 سطح آموزشی بصورت كامل از مبتدی تا حرفه ای

10Levels from Complete Beginner to Expert



آخرین و جدیدترین نسخه این بسته آموزشی

کسب مدال طلای برترین نرم افزار آموزش زبان دنیا



قیمت اصلی این بسته بیش از 269 دلار می باشد


نرم افزاری فوق حرفه ای و قدرتمند در زمینه آموزش زبان انگلیسی و نسخه جدید نرم افزار بسیار محبوب Tell Me More Premium 9.0 برای آموزش سطوح مختلف زبان است که از سوی شرکت Auralog برای آموزش الکترونیک و آسان زبان انگلیسی برای تمامی کاربران عرضه شده است و از سوی اکثر منتقدان نرم افزار دنیا لقب "برترین نرم افزار آموزش زبان انگلیسی دنیا " را از آن خود کرده است که نمونه بارز آن جایگیری در رتبه اول و کسب مدال طلای برترین نرم افزار آموزش زبان دنیا برای چندمین سال پیاپی در وبسایت نقد نرم افزاری دنیا TopTenReviews است

منتقدان سایت TopTenReviews این نرم افزار را "بهترین گزینه نرم افزاری در دسترس برای آموزش زبان انگلیسی معرفی کرده اند و آن را به وضوح در صدر نرم افزارهای همرده در زمینه آموزش زبان قرار داده اند". به علاوه استفاده این نرم افزار در بسیاری از مراکز مطرح و علمی دنیا موجب اطمینان اکثر خریداران از منحصر به فرد بودن و خرید آن شده است .

 

 

بیش از 2000 ساعت آموزش زبان انگلیسی و 10.000 تمرین مختلف

(هم انگلیسی امریکایی American English و هم انگلیسی بریتانیایی British English)

نسخه قبلی این نرم افزار (ورژن 8) شامل 800 ساعت آموزش و 5000 تمرین بود
كه در ورژن 9 به 2000 ساعت آموزش بشكل ماهرانه تر و 10.000 تمرین افزایش یافته


كمك گرفتن از پیشرفت های علم نرم افزار و بهره گیری از قابلیت های رایانه یكی از مدرن ترین شیوه هاییست كه برای آموزش زبان مخصوصا زبان انگلیسی در بسیاری از كشورهای پیشرفته دنیا مورد استفاده قرار می گیرد .

این نرم افزار فوق العاده با هوش مصنوعی بالایش، درست همانند یك معلم خانگی فوق هوشمند و خستگی ناپذیر، تمامی اركان مورد نیاز برای آموزش زبان انگلیسی و تمامی مهارت های لازم یادگیری هر زبان را همچون خواندن، نگارش، قدرت شنیدار، گفتار، دایره لغات و گرامر و حتی فرهنگ مورد نیاز یادگیری كشورهای سخن گوینده آن زبان را به تمرین و تكرار وا می دارد و دارای سطوح مختلفی از مبتدی تا پیشرفته می باشد كه برای تمامی افراد در پكیج های مختلفی از سوی كمپانی سازنده عرضه شده است .
 

با معلم خانگی خستگی ناپذیر و فوق هوشمند خود

زبان انگلیسی را به بهترین نحو بصورت كامل می آموزید !

خرید اینترنتی

قیمت : 7000 تومان      تعداد: 3 DVD


چرا Tell Me More Premium 9.0 را برترین نرم افزار آموزش زبان دنیا می نامیم ؟

- Tell Me More Performance جامع ترین نرم افزار آموزش زبان انگلیسی در بازارهای جهانیست !

- بیش از 2000 ساعت آموزش زبان انگلیسی در 10 سطح و Level مختلف از مقدماتی تا پیشرفته و حرفه ای برای اولین بار در دنیای آموزش الکترونیک انگلیسی !

- بیش از ده هزارتمرین برای یادگیری زبان انگلیسی !
که تمامی مهارت های یادگیری زبان از قبیل Listening یا مهارت گوش دادن، Speaking یا مهارت صحبت کردن، Reading یا مهارت خواندن و Writing یا مهارت نوشتن را در کنار تمرینات متنوع گرامری Grammer ، لغات Vocabulary و حتی تمرینات مرتبط با آشنایی با فرهنگ انگلیسی Culture داراست ! تمامی تمرین ها در محیطی کاملا Interactive و پویا و به صورت چندرسانه ای همراه با نرم افزارهای مختلف درونی دیالوگ و تشخیص صدا همراه است !

- بهره گیری از قدرتمندترین نرم افزار تشخیص صدا در دنیای نرم افزارهای آموزشی
Tell Me More Performance 9.0 از آخرین فن آوری نرم افزاری تشخیص صدا بهره می برد که تاثیر گذار ترین راه برای بهبود تلفظ یک شخص زبان آموز است !
شما به زیبایی هنگام تلفظ به اشتباهات خود پی میبرید و نرم افزار به صورت کاملا هوشمند با هوش مصنوعی بالای خود ایراد های شما را به شما در محیطی انیمیشن و با گراف های نموداری مختلف می گوید تا شما آنها را رفع نمایید!

- بیش از 10 ساعت ویدیو آموزشی
بهره گیری از ویدیو های آموزشی چند رسانه ای که علاوه بر آشنایی با فرهنگ زبان، شما خود را در نقش شخصیت های ویدیو نیز قرار می دهید !

- سیستم انتخابی تمرینی یا Free-to-Roam كه انتخاب دسته تمرین های مورد نیاز روز شما را به شما می دهد .

- سیستم هوشمند Guided Mode كه به شما مسیر های یادگیری و تمرین را بر طبق فعالیت های شما و میزان استعدادتان پیشنهاد می كند .

-  سیستم فوق هوشمند Dynamic Mode كه همانند یك معلم خانگی مرحله به مرحله پیشرفت شما را ارزیابی كرده و تمارین مورد نیاز بعدیتان را پیش رویتان قرار می دهد .

- بهره گیری از جدید ترین فن آوری های آموزش زبان در دنیا در زمینه گفتار یا Speaking

- سیستم تشخیص صدای بسیار پیشرفته كه صدای شما را به خوبی آنالیز و شناسایی می كند و ایراد تلفظی شما را رفع می كند .
بهره گیری از فن آوری نوین S.E.T.S. یا Spoken Error Tracking System كه به یافتن ایرادهای تلفظی و نمایش دقیقی ایراد های شما می پردازد كه با تمرین بلافاصله مانع تكرار آن در شخص و موجب تصحیح این ایراد برای همیشه می شود.

- بهره گیری از انیمیشن های سه بعدی و شبیه سازی های صورت و حركات لب كه به یادگیری تلفظ صحیح كلمات بسیار كمك می كند .

- دارا بودن ویدیو ها و دیالوگ های متعدد روز مره در جریان آموزش
- و ...

قیمت اصلی این بسته بیش از 269 دلار می باشد

بدون صرف هزینه های اضافی
بسیار آسان و 100 % كاربردی
ارائه شیوه های مختلف مراحل یادگیری زبان از مبتدی تا در حد حرفه ای


نسخه جدید قدرتمندترین و برترین نرم افزار آموزش زبان انگلیسی در دنیا !

 ~~>  Tell Me More Premium 9.0  <~~

پدیده نوین سال 2009 در جهت آموزش زبان انگلیسی !!!
 

 


جهت مشاهده نقد سایت TopTenReviews در مورد این نرم افزار
و جدول مقایسه ی برترین محصولات آموزش زبان دنیا در سال 2009

اینجا را كلیك كنید

پدیده نوین سال 2009 در جهت آموزش زبان انگلیسی !!!

این نرم افزار حرفه ای شامل 2000 ساعت آموزش زبان انگلیسی
در 10 سطح مختلف از مقدماتی تا پیشرفته است که با خود 10.000 تمرین مختلف
برای یادگیری مهارت های مختلف زبان انگلیسی را داراست

(هم انگلیسی امریکایی American English و هم انگلیسی بریتانیایی British English)

نرم افزاری فوق حرفه ای و قدرتمند در زمینه آموزش زبان انگلیسی


خرید اینترنتی

قیمت : 7000 تومان      تعداد: 3 DVD

 
افتخارات و جوایز متعدد کسب شده توسط Tell Me More از سوی منتقدان نرم افزاری دنیا

 


امروزه زبان انگلیسی به یك پل ارتباطی گفتاری میان مردم دنیا با یكدیگر و به عبارتی زبان بین المللی و اول جهان مبدل گشته است و تمامی افراد برای پیشرفت در هر زمینه ای مستلزم تسلط بر این زبان زنده و پویای دنیا هستند . تمامی افراد در كشور عزیزمان برای یادگیری این زبان در اولین گام پای به موسسات و مراكز آموزشی می گذارند تا با شبیه سازی محیطی انگلیسی زبان از چندین و چند دانش آموزش یكدیگر را در چنین محیطی قرار داده و بر اثر تكرار و تمرین در طول زمان مهارت سخن گفتن را به تدریج فرا گیرند . این پدیده كه در حدود یك یا چند سال و با صرف هزینه و زمان بسیار زیادی به طول می انجامد كه در قیاس با راههای نوین امروزی دیگر امری مقرون به صرفه در دنیای بسیار پرمشعله امروزی از دیدگاه بسیاری افراد به نظر نمی رسد.

خرید اینترنتی

قیمت : 7000 تومان      تعداد: 3 DVD
 

__._,_.___
Recent Activity:
.

__,_._,___

No comments:

Post a Comment